از وسط شاخ و برگ یه درخت تو جنگل پیداش کردم، اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود: 

این مخمل رنگِ نازنین میتونه یه شادی موضعی ببخشه به پیرزن صاحبخونه...
هنوز ردپای فکره از تو ذهنم پاک نشده که منِ آویزون به درخت، یه گل تو دستشه...
اینکه چرا همچین جای عجیبی گذاشتنش و از اون مهمتر اصلا اینکه چرا سر راه گذاشتنش، هنوزم برام حل نشده و اما مهم اینه که حالا دلیلی برای شاد کردن پیرزن دارم...