کاش زمانی بود برای نشستنیِ بی پایان و تا زدنی بی انتها و اما دانشگاه باز به خودم میخونه و من هم مثل همیشه لبیک گویان!!! به سمتش میدوم تا نمونه هامو برای عکسبرداری فردا عصر آماده کنم که اگه نرم و نکنم، باز فردا باید کاسه ی چکنم چکنم دستم بگیرم که دیگه حالا حالاها نمیشه میکروسکوپ کانفوکال رو خالی گیر اورد از بس که این بچه های گروه پروفسور شاختروپ، سرشونو میزنی تهشونو میزنی، تو اتاق کانفوکالن!!!